"
زنان و تاريخ
اجازه دهيد حرفم را با دو نقل قول شروع كنم: (متاسفانه اكنون به متن دقيق دسترسي نيست و نقل به مضمون مي‌كنم:
داستايوفسكي گفته: اگر يك انسان را در هر نقطه‌اي از جهان اعدام كنند تمام انسانها در قتل ان شريكند
هاينريش بل در جايي نوشت: تا زماني كه يك قطره خون از دماغ كسي مي‌چكد اين جنگ هنوز هم ادامه دارد( اشاره دارد به جنگ جهاني دوم )
به نوعي روشنفكر الماني بايد هميشه وجدان المانيها را به خاطر جنگ جهاني دوم مورد خطاب قرار دهد.
1- معتقدم در طول تاريخ نه تنها به زنان كه در يك مفهوم كلي به «اقليت ها» ظلم بسياري شده است. در اينجا تعداد منظور نيست بلكه اقليت از نظر در دست داشتن «قدرت اجتماعي» در همان معنا و مفهومي كه جامعه شناسان بدان اشاره مي‌كنند.
2- من به شدت متاثر از داستايوفسكي هستم. معتقدم وقتي در يك نقطه‌اي از جهان به يك اقليتي - حال جنسي اقليمي مذهبي و ...- ظلم و جفايي مي‌شود من بدليل اينكه عضو اكثريت هستم- در اينجا مرد سفيدپوست بالغ مسلمان شيعه-
خودم را در ان ظلم شريك مي‌دانم.
از طرفي بنا به گفته هاينريش بل تا زماني كه حتي يك ظلم كوچك وجود داشته باشد كماكان خودم را در برابر ان مسئول احسا مي‌كنم.
3- از اين ديد در اين مورد خاص كه بحث زنان هست شخصا بدليل عضويت در اكثريت- مردان- خودم را در برابر كل تاريخ زنان مقصر مي‌يابم. و تا وقتي كه ظلم در تمامي انواع و اقسام ان جريان داشته باشد اين احساس را خواهم داشت.
4- به اقليتها حق مي‌دهم كه گاه در قضاوتهايي كه مي‌كنن دچار اشتباه شوند. مگر اكثريت اشتباه نمي‌كند؟ اكثريت لحظه به لحظه در حال زير پا گذاشتن حقوق اقليت است و به دفعات مكرر دچار اشتباهات فاحش مي‌شود. در اين موارد من صرفا به بيا اشتباه مورد نظر مي‌پردازم بدون اين كه ان اقليت را مورد حمله قرار دهم. درك مي‌كنم كه وضعيتي پيچيده دارد و فشارهاي زيادي را متحمل مي‌شود.
5- مقاله‌اي كه خانم شادي صدر در مورد مردان نوشته‌اند با تك تك كلماتش موافقم. تنها نكته‌اي كه مي‌توانم به خانم صدر بگويم اين است كه با تعميم نظرشان به تمام مردان موافق نيستم. همين و تمام.
6- هر وقت مي‌خواهيم چيزي را نقد كنيم بهتر است بين ديدگاه مورد نظر و شخص مربوطه فاصله‌اي بياندازيم. در اينجا من فقط با ديدگاه خانم صدر و انهم فقط با تعميم دادن ايشان موافق نيستم. اما وقتي كه بخواهم در مورد شخص ايشان چيزي بگويم هرگز به خودم اجازه نخواهم داد حتي از كلماتي استفاده كنم كه اندكي پايين تر از شاءن ايشان باشد
7- «شادي صدر» براي من و هم نسلانم فقط يك اسم نيست. از ديد من نام ايشان و بسياري از فعالان زنان در حافظه تاريخي اين سرزمين ثبت شده است. ايشان و ساير ان بزرگواران اگر بارها و بارها حرفهايي به مراتب تندتر بر عليه مردان اين سرزمين بر زبان برانند بازهم از حرمت و احترامي كه براي تك تك انها قايلم كاسته نخواهد شد. هربار فقط به ان قسمت از حرفهايشان كه موافق نيستم اشاره خواهم كرد بدون اين كه فراموش كنم هر انساني به اجبار وقتي در جايگاه اقليت قرار مي‌گيرد به عنوان يك اصل طبيعي حق دارد طغيان كند. بخصوص كه او از بسياري از جهات از نمونه‌هاي مشابه خود در جايگاه اكثريت برتر باشد.
8- اولين بار «بابك احمدي» بود كه ديد مرا نسبت به علوم انساني كاملا زير و رو كرد. به او بسيار مديونم. از او اموختم فمينيست بودن يك پز روشنفكري نيست. حتي يك انتخابي هم نيست. معتقدم ما مردان زماني به جايگاه انساني والاي خود مي‌رسيم كه در كنار ما زناني با همان جايگاه زندگي كنند. از اين ديد من با افتخار اعلام مي‌كنم يك فمينيست هستم نه براي اين كه از حقوق زنان دفاع كنم: بلكه اگر مي‌خواهم شخصيت خود را تعالي بخشم مجبورم به
وضعيت زنان در درجه اول در جامعه خود و در درجه بعد در تمام جهان حساس باشم.
9- من براي رسيدن به ان مفهوم والايي كه از انسانيت در ذهن دارم نياز دارم در اطرافم زناني باشند كه ازاديهاي لازم براي رسيدن به ان «خود متعالي» مورد نظر خودشان را داشته باشند.
در اين راه هرچقدر هم لازم باشد تا پايان عمر انواع و اقسام حرفهاي درشت تر از اين را از زنان پذيرا هستم.
با درود به تمام زنان و مرداني كه به تعالي وضعيت همگان بخصوص اقليتها و در اينجا بخصوص زنان جامعه مي‌انديشند و كمك مي‌كنند.
"

0 كامنت: